پارت سی و هشتم

زمان ارسال : ۴۳۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

نمی‌توانستم. صدای جیغ‌ها و فریادهایش در سرم اکو میشد. قطره‌های خون روی زمین و صدای جیغ مریم درون تصوراتم بود. موهای سیاه و پریشانش و نگاه ملتمس و ترسیده‌اش.

لحظه‌ای که سرش را بالا آورد و چشمان سیاهش را به من دوخت. خدای من! این چه کاری بود که ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.